رد کردن پیوندها
نوجوانی، رشد و تغییرات

نوجوانی، رشد و تغییرات

نوجوانی، رشد و تغییرات

نوجوانی، رشد و تغییرات

نوجوانی دوره انتقال بین کودکی وبزرگسالی است. نظریه پردازان قدیمی، نوجوانی را به صورت دوره زیست توفان و استرس یا کلا تحت تاثیر محیط اجتماعی در نظر داشتند. پژوهشگران امروزی، نوجوانی را به صورت پیامد مشترک عوامل زیستی، روانشناختی و اجتماعی در نظر می گیرند. در جوامع صنعتی، دوره نوجوانی خیلی طولانی می شود.

تغییرات هورمونی در اواسط کودکی، بلوغ رابه طور متوسط در دخترها دوسال زودتر از پسرها راه اندازی می کند. اولین علامت بیرونی، جهش رشد است. وقتی بدن بزرگ می شود، لمبرهای دخترها و شانه های پسرها عریض می شوند. دخترها چربی بیشتر و پسرها عضله بیشتری کسب می کنند.

هنگام بلوغ ،تغییرات در ویژگی های جنسی نخستین و ثانوی با رشد سریع بن همراه است. نخستین قاعدگی در اواخر توالی رویدادهای بلوغ دخترها، بعد از اینکه جهش رشد پسرها، اوج رشد، دیرتر روی می دهد و بزرگ شدن اندام های جنسی و نخستین انزال قبل از آن واقع می شوند.

وراثت، رسش، ورزش و سلامت جسمانی عمومی بر زمان بندی بلوغ تاثیر دارند کیفیت هیجانی تجربه های خانوادگی ممکن است نقش داشته باش.

هرس سیناپس هایی که استفاده نشده اند در قشر مخ ادامه می یابد و اتصالات بین مناطق مغز گسترش می یابند و میلین ار می شوند. وقتی قشر یش پیشانی (مجری) کارآمدتری می شود. نوجوانان به تدریج ر سرعت پردازش  و عملکرد اجرایی یشرفت می کنند. اما عملکرد در تکالیفی که به بازداریف برنامه ریزی و جهت گیری آینده نیاز ارند، هنوز کاملا جا نیفتاده است.

در مدت بلوغ، نورون ها نسبت به انتقال دهنده های عصبی تحریکی حساس تر می شوند، واکنش پذیری هیجانی و پاداش خواهی را افزایش می هند. تغییرات در شبکه هیجانی اجتماعی مغز از رشد شبکه ی کنترل شناختی جلوتر است که این به مشکلات خودتنظیمی می انجامد.

درتنظیم زمان بندی خواب مغز نیز اصلاحاتی صرت میگیرند که به (تاخیر مرحله) خواب منجر می شو. محرومیت از خواب در پیشرفت کم، خلق افسرده و رفتارهای پر خطر دخالت دارد.

دختر ها معمولا به نخستین قاعدگی با هیجانات گوناگون واکنش نشان میدهند ولی آن هایی که از پیش طاعات و حمایت از جانب اعضای خانواده دریافت می کنند، به صورت مثبت تری پاسخ می هند. پسرها که برای تغییرات بلوغ حمایت اجتماعی کمی دریافت می کنند، به نخستین انزال با احساسات مبهم واکنش نشان می دهند.

غیر از سطح بالاتر هورمون، رویدادهای ناگوار زندگی و موقعیت هایی که توسط  بزرگسالان سازمان یافته اند با خلق منفی نوجوانان ارتباط دارند. بلوغ با فاصله گیری روان شناختی بین ولد و فرزند همراه است. این واکنش ممکن است جایگزین مرنی برای جدایی جسمانی از خانواده باشد.

پسرهایی که زود و دخترهایی که دیر بالغ می شوند و ظاهر آن ها دقیقا با معیارهای فرهنگی جذابیت جسمانی می خواند، تصویر بدن مثبت تری دارند و معمولا خوب سازگار می شوند.

درمقابل دخترهایی که زود و پسرهایی که دیربالغ می شوند و از لحاظ جسمانی باهمسالان خود هماهنگ نیستند، دچار مشکلات هیجانی و اجتماعی می شوند که در مورد دخترها تا اوایل بزرگسالی ادامه می یابند.

با رشد سریع بدن، نیازهای غذایی افزایش می یابند و کمبودهای ویتامین و مواد معدنی ممکن است به عادت خوردن نامناسب منجر شوند. فراوانی وعده های غذای خانواه با خوردن سالم ارتباط دارد.

درمان لکنت زبان در نوجوانان

در اوایل بلوغ، برخی از صفات شخصیت، تعامل های خانوادگی ناسازگارانه و تاکید اجتماعی بر لاغری، اختلالات خورن مانند بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی را افزایش می دهند. وراثت نیز نقش دارد. فعالیت جنسی زود هنگام و مکرر با عوامل مرتبط با محرومیت اقتصادی ربط دارد. فرآیندهای شناختی نوجوانان و حمایت اجتماعی ضعیف از رفتار جنسی مسئولانه، زیربنای ناتوانی بسیاری از نوجوانان در محافظت از خودشان در برابر حاملگی است.

در کشورهای صنعتی، مصرف الکل و موا مخدر توسط نوجوانان، فراگیر است. مصرف مواد مخدر بیانگر هیجان خواهی نوجوان و مزینه های فرهنگی وابستگی به مواد است. شماری از نوجوانانی که از مصرف به سوءمصرف پیشروی می کنند؛ مشکلات جدی شخصی، تحصیلی و ارتباطی دارند.

نوجوانان در طول مرحله­ی عملیات صوری پیازه، به استدلال فرضی- قیاسی می پردازند. آن­ها برای حل کرن سمائل، با فرضیه شروع می­کند؛ نتیجه گیری ی منطقی و آزمون پذیر می­کنند؛ و متغیرها را به طور منظم مجزا و ترکیب می­کنند تا ببینند کدام نتیجه گیری ها تایید می­شوند.

تفکر گزاره­ای نیز رشد می­کنند. نوجوانان می­توانند منطق اظهارات کلامی را جدا از شرایط دنیای عملی ارزیابی کنند.

نوجوانان مانند بزرگسالان، در موقعیت هایی که راهنمایی و تمرین زیاد در زمینه ی استدلال دارند، به احتمال زیاد. بهص ورت انتزالی و منظم فکر می­کنند. افراد در جوامع قبیله ای و روستایی به ندرت در تکالیفی که معمولا برای ارزیابی استدلال عملیات صوری استفاده می­شوند عملکرد خوبی دارند.

فعالیت های یادگیری در مدرسه، فرصت مناسبی را برای نوجوانان تامین می­کنند تا عملیات صوری را اکتساب نمایند.

پژوهشگران پردازش اطلاعات معتقدند که مکانیزم های خاصی زیربنای پیشرفت شناختی در نوجوانی هستند: توجه وبازداری، راهبردها، خودتنظیمی شناختی، فراشناخت، سرعت تفکر و توانایی پردازش، بهتر می­شوند.

وقتی نوجوانان به افکار خود فکر می­کنند، دو تصور تحریف شده درباره ی رابطه ی بین خود و دیگران پدیدار می شوند- تماشاگران خیالی و افسانه ی شخصی که هردو از حساسیت اجتماعی بیشتر و پیشرفت در درک کردن دیدگان دیگران ناشی می­شوند.

توانایی نوجوانان در فکر کردن به احتمالات، موجب دیدگاه ایده­آلیستی می­شود که با زندگی روزمره غرابت دارد و معمولا آن­ها منتقدان عیب­جو می­شوند.

نوجوانان کمتر از بزرگسالان در تصمیم­گیری کارآمد هستند. آن ها ر موقعیت های مملو از هیجان، مخاطره جویی بیشتری می­کنند، به ندرت گزینه ها را سبک سنگین می­کنند و به دفعات بیشتری به قضاوت های شهودی عقب نشینی می­نمایند.

برتری دخترها ر روخوانی و نگارش افزایش می­یابد، که احتمالابه علت رشد زودتر نیمکره ی چپ قشر مخ، پردازش کارآمدتر زبان، و تحریک کلامی بیشتر است. کلیشه سازی جنسیتی هنرهای زبان به عنوان (زنانه) و آموزش انضباطی و خشک، ممکن است مهارت های سوادآموزی پسرها را ضعیف کنند.

در اوایل نوجوانی که مفاهیم، انتزالی و فضایی­تر می­شوند، پسرها در عملکرد ریاضی از دخترها جلو می­افتند. در مجموعه این تفاوت جنسیتی جزئی است، ولی در نوجوانانی که قابلیت زیادی دارند، بیشتر است. استدلال فضایی برتر پسرها، حل مسئله ریاضی آن­ها را بهتر می­کند. کلیشه سازی جنسیتی درباره ی ریاضی به عنوان (مردانه) به اعتماد به نفس بیشتر پسرها کمک می­کند.

تغییرات مدرسه، محیط های تحصیلی غیر شخصی را به همراه دارند که در آن ها، نمرات و احساس شایستگی کاهش می­یابند. دخترها دچار مشکلات سازگاری بیشتری می­شوند. نوجوانانی که باید با عوامل استرس زای اضافی مقابله کنند بیشتر در معرض خطر مشکلات عزت نفس و تحصیلی قرار دارند.

فرزندپروری مقتدرانه و مشارکت والدین در فعالیت تحصیلی نوجوانان، به پیشرفت بیشتر کمک می­کند. نوجوانانی که والدین آن ها پیشرفت را ترغیب می­کنند، احتمالا از خانواده های مشابه، وستان خود را بر می­گزینند.

هرچه دانش آموزان ساعات بیشتری را صرف کار نیمه وقت کنند، حضور آن ها در مدرسه کمتر می­شود، عملکرد تحصیلی آن­ها ضعیف تر می شود، و کمتر در فعالیت های فوق برنامه شرکت می­جویند. در مقابل، برنامه های کار تحصیل که برای برآورده ساختن اهداف تحصیلی و شغلی ترتیب یافته اند، نگرش مثبت نسبت به مدرسه و کار را در نوجوانان ایجاد می­کنند.

پیام بگذارید