رد کردن پیوندها
سن منایب برای درمان لکنت زبان

اختلالات روان

اختلالات روانی

طبقه بندی فرآیندی

 

است که در طی آن پیچیدگی پدیده ها به وسیله ی قرار دادن آن ها در طبقات بر اساس برخی ملاگت های تثبیت شده در جهت یک یا چند هدف، کاهش می یابد.در حال حاضر طبقه بندی اختلالات روانی شامل اختلالات روانی اختصاصی است که بر اساس برخی ویژگی های پدیدارشناسی مشترک گروه بندی می شوند. هدف نهایی طبقه بندی بهبود اقدامات درمانی و پیش گیری است. حالت مطلوب آن است که طبقه بندی اختلالات مبتنی بر دانش آسیب شناسی یا پاتوفیزیولوژی باشد زیرا آن امر احتمال بهبود اقدامات درمانی و پیشگیرانه را افزایش می دهد. اما دانشمندان علوم اعصاب تا به حال داده ه

 

 

 

ای کافی برای طراحی نظام طبقه بندی مبتنی بر شاخصه های زیستی ارایه نکرده اند که مبتنی بر مشاهدات بالینی خوشه های نشانه ها علائمی است که به صورت اختلالات یا سندرم ها گروه بندی می شوند و اجماع روان پزشکان و سایر متخصصین بهداشت روان روی آن ها توافق نظر دارند.

نظام های طبقه بندی تشخیص های روان پزشکی چندین هدف را دنبال می کنند: 1- افتراق اختلالات روان پزشکی همدیگر را به طوری که بالینگر بتواند موثرترین درمان را ارائه نماید. 2- فراهم نمودن زبانی مشترک بین متخصصان مراقبت بهداشتی، 3- جستجوی علل بسیاری از اختلالات روانی که هنوز ناشناخته باقی مانده اند. دو نظام طبقه بندی مهم روان پزشکی عبارتند از: کتابچه تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM) تالیف انجمن روان پزشکان آمریکا با همکاری سایر گروه های متخصصان بهداشت روانی و طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD) که سازمان بهداشت جهانی آن را تدوین نموده است.

سابقه

سابقه نظام های طبقه بندی مختلف در روان پزشکی به بقراط می رسد که در قرن پنجم قبل از میلاد را اصطلاحا مانیا (شیدایی) و هیستری را به عنوان انواع بیماری های روانی معرفی کرد. از آن به بعد هر دوره ای طبقه بندی روان پزشکی خود را داشته است، نخستین طبقه بندی ایالات متحده در سال 1869 در گردهایی سالانه ی انجمن طبی- روان شناختی آمریکا که نام اولیه انجمن روان پزشکی آمریکا بود. معرفی شد در سال 1952 ( کمیته ی نام گذاری و آمار انجمن روان پزشکان آمریکا)نخستین چاپ کتابچه تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM-) را منتشر کرد. از آن زمان تا کنون پنج نوبت ویرایش صورت گرفته است: DSM- (1968)؛ DSM- (1980)؛ فرم تجدید نظر شده DSM- یعنی DSM- (1987)؛ DSM- (1994) و DSM—TR (2000) و DSM-5 که در سال 2013 منتشر شد (دیگر از اعداد رومی استفاده نمی شود.)سال سال 1992

ارتباط با ICD-10

ICD-10 نظام طبقه بندی رسمی مورد استفاده در اروپا و بسیاری نقاط دیگر جهان است. DSM-5 در پاسخ به تجدید نظر دهم ??CD(ICD) که در سال 1992؟؟ گردید طراحی شد.این طراحی تضمین یکسان سازی گزارش آمارهای بهداشتی ملی و بین المللی انجام گرفت. به علاوه خدمات درمانی سالمندان برای بازپرداخت هزینه استفاده را کدهای CD؟؟ را الزامی کرده است. تمام طبقات ICD در DSM-5 وجود دارند اما برعکس آن صادق نیست.

DSM-5 نظام رسمی کدبندی روان پزشکی در ایالات متحده محسوی می شود. هر چند برخی روان پزشکان را زمان نخستین چاپ DSM در 1952 نسبت به بسیاری از متون آن انتقاداتی را واریز کرده اند، DSM-5 هم چنان سیستم نامگذاری رسمی ایالات متحد باقی مانده است. تمام اصطلاحات مورد استفاده در این درسنامه، با نامگذاری DSM-5 مطابقت دارد. برای اهداف بیمه ای و گزارش های پزشکی را کدهای DSM یا ICD می توان استفاده کرد. طبق توصیه ی مرکز کنترل بیمارها و مرکز ملی پیش گیری برای آمارهای بهداشتی (CDC-NCHS) و مرکز خدمات درمانی سالمندان و خدمات نیازمندان (CMS)، را اول اکتبر 2014 را کلیه سیستم ها و ارائه دهندگانمراقبت های بهداشتی ایالات متحده انتظار می رود را کدهای ICD-10 برای اختلالات روانی استفاده کنند و استفاده را کدهای DSM-5 دیگر برای اهداف کدگذاری الزامی نیست. البته این تاریخ به اول اکتبر 2015 موکول شد.

ویژگی های اساسی

رویکرد توصیفی: رویکرد در ارتباط با سبب شناسی، غیر نظری است، بنابر این DSM-5 سعی می کند تظاهرات اختلالات روانی را به صورتی قابل فهم توصیف کند و ندرتا در DSM-5 در مورد علت پیدایش این اختلالات اشاره ای صورت می گیرد. تعاریف اختلالات معمولا شامل توصیف ویژگی های بالینی است.

ملاک های تشخیصی: برای هر اختلال روانی خاص ملاک های تشخیصی مبتنی ارائه می شود. این ملاک ها شامل فهرست خصوصیاتی است که وجود آن ها برای تشخیص اختلال ضروری است. این ملاک ها ؟؟ فرآیند تشخیصی را در بالینگران افزایش می دهد.

توصیف نظام مند: DSM-5 همچنین هر اختلال را به طور نظام مند بر حسب خصوصیات همران آن (سن اختصاصی، خصوصیات فرهنگی و وابسته به جنس؛ میزان شیوع، میزان بروز و میزان خطر؛ سیر، عوارض، عوامل زمینه ساز؛ الگوی خانوادگی و تشخیص افتراقی) توصیف می کند.در برخی موارد، وقتی اختلالات اختصاصی زیادی واجد ویژگی های مشترک هستند. این اطلاعات در مقدمه کل بخش گنجانده می شود. یافته های آزمایشگاهی و علایم و نشانه های جسمی مربوط در صورت لزوم شرح داده می شود.

DSM-5 یک کتابچه تشخیصی است نه یک درسنامه: در این مجموعه نه به نظریه های سبب شناسی، کنترل بیماری و درمان اشاره شده است و نه به مسایل بحث انگیز در زمینه ی یثک طبقه تشخیصی خاص. برای این منظور فرد باید به درسنامه ی جامع روان پزشکی مراجعه کند که آزادان در زمینه ی مسائل مورد اختلاف نظر دیدگاه های جایگزین بحث می کند.

طبقه بندی DSM-5

DSM-5 22 طبقه عمده اختلالات روانی را فهرست کرده اند که بیش از 150 بیماری مجزا را در بر می گیرند. هر اختلال در بخش های بعدی کتاب با تفصیل تشریح می شوند و هر بخش حاوی بحث، همه گیرشناسی، سبب شناسی، تشخیص، هم ابتلایی، تشخیص افتراقی، خصوصیات بالینی و درمان استفاده در این بخش توصیف مختصری در مورد هر اختلال ارائه می شود که خواننده در مورد طبقه بندی روان پزشکی و جملات برخی تغییرات DSM-5 نسبت به DSM- دید کلی پیدا کند.

در DSM-5 تلاش شده سازمان دهی اختلالات بر اساس دوره ی حیات صورت گیرد. بنابر این اختلالات عصبی رشدی در اوایل زندگی بروز می کند در ابتدای نظام طبقه بندی آورده شده و اختلالات عصبی شناختی که در اواخر عمر ظاهر می شوند در انتها فهرست شده است. البته برخی اختلالات مانند بی اختیاری مدفوع و بی اختیاری ادرار که با دوران کودکی ارتباط دارند در اواسط نظام طبقه بندی گنجانده شده اند که مربوط به اختلالات دوران بزرگسالی است. در مقدمه DSM-5 علت این نحوه ی سازمان دهی به عنوان روشی برای کمک به فرآیند تصمیم گیری تشخیصی ذکر شده است؛ اما این که آیا این طرح سازمان دهی ارزش اکتشافی دارد یا خیر سوالی است که باید پاسخ داده شود.

اختلالات عصبی رشدی

این اختلالات معمولا نخستین بار در دوران شیرخواری، کودکی یا نوجوانی تشخیص داده می شوند.

کم توانی ذهنی یا اختلال هوشی رشدی (قبلا در DSM-17 عقب ماندگی ذهنی نامیده می شد.) مشخصه ی کم توانی ذهنی (ID) پایین تر بودن قابل توجه هومش را میزان میانگین و تخریب کارکرد انطباقی است. منظور را عملکرد انطباقی،این است که کودک تا چه حد می تواند بسته به سن خود مقتضیات رایج زندگی در حیطه هایی نظیر ارتباط، مراقبت را خود و مهارت های بین فردی را به طور موثری برآورده کند.

در DSM-5 کم توانی ذهنی بر اساس عملکرد کلی به چهار طبقه ی خفیف، متوسط، شدید و عمیق تقسیم بندی می شود: در DSM-17 این تقسیم بندی بر اساس بهره ی هوشی به عنوان خفیف (50 تا 55 تا 70)، متوسط ( 40-35 تا 55-50)، شدید (25-20 تا 40-35) یا عمیق (زیر 25-20) تقسیم بندی می شد. نوعی را کم توانی ذهنی تاخیر رشدی یکپارچه کلی نامیده می شد و در مورد کودکان خردسال کمتر را 5 سال با نقایص شدید فراتر را موارد فوق اطلاق می شد. عملکرد هوشی ؟؟ DSM-5 به کار می رود؟؟

اختلال عصبی رشدی 

روشنی را کم توانی ذهنی خفیف ندارد، در DSM-17 منظور را عملکرد هوش مرود بهره ی هوشی حدود 70 بود اما در DSM-5 به عنوان اختلالی طبقه بندی می شود که ممکن است کانون توجه بالینی باشد اما ملاک های بالینی آن ارائه نشده است.

اختلالات ارتباط:

 4 نوع اختلال ارتباط وجود دارد که هنگامی تشخیص گذاری می شوند. که مشکلاتی در ارتباط سبب تخریب چشمگیر عملکرد شود: 1- اختلال زبان که مشخصه ی آن تخریب رشدی ذخیره واژگان است که منجر به مشکلات در تولید جمله های متناسب می شود. 2- اختلال صوت گفتاری که عبارت است را اشکال در تلفظ. 3- اختلال فصاحت با شروع در کودکی یا لکنت زبان که مشخصه ی آن اشکال در روانی، سرعت و ریتم گفتار است و 4- اختلال ارتباط عملی یا اجتماعی که اشکال عمیق در تعامل اجتماعی و ارتباط با همسالان است.

اختلال طیف در خودماندگی:

طیف در خودماندگی شامل دامنه ای را رفتارهایی است که مشخصه ی آن ها اشکال شدید در چندین حوزه رشدی است را جمله ارتباط اجتماعی، ارتباط و طیفی راالگوهای فعالیت قالبی و تکراری رفتار و را جمله گفتار. این اختلالات به سه سطح تقسیم بندی می شوند. مشخصه ی سطح 1 توانایی صحبت و تکلم همراه با کاهش تعامل اجتماعی است. (این سطح مشابه اختلال آسبرگر است که دیگر بخشی را DSM-5 نیست)؛ سطح 2 که مشخصه ی آن گفتار حداقلی و تعامل اجتماعی حداقلی است (در DSM-  به عنوان اختلال رت تشخیص گذاری می شد اما در حال حاضر جزو DSM-5 نیست) و سطح 2 که با کمبود کامل گفتار و فقدان تعامل اجتماعی مشخص می شود.

اختلال کم توجهی/ بیش فعالی ( ADHD)

اختلال کم توجهی/ بیش فعالی ( ADHD) را دههی 1990 ADHD یکی از اختلالات روان پزشکی است که به دلیل مرز نسبتا مهم بین رفتار مختل و رفتار ؟؟ متناسب با سن و به دلیل؟؟ این که کودکان فاقد این اختلال تشخیص گذاری اشتباه و درمان دارویی اشتباه دریافت می کنند ؟؟ را همه در رسانه های عمومی مطرح شده است ویژگی؟؟ این اختلال همه توجه مستمر بر تحرکی یا تکانشگری یا هر دوی آن هاست که موجب تخریب بالینی چشمگیر در عملکرد می شود.

اختلالات یادگیری اختصاصی:

این اختلالات نقایص بالیدگی در رشد هستند که با اشکال در کسب مهارت های اختصای در زیمنه ی خواندن (که خوانش پریشی نیز نامیده می شود) بیان نوشتاری یا ریاضیات (محاسبه پریشی) همراهند.

اختلالات حرکتی:

اختلالات حرکتی همچون مشابه اختلال یادگیری زمانی تشخیص گذاری می شوند که هماهنگی حرکتی به میزان چشمگیری پایین تر را حد قابل انتظار بر اساس سن و هوش فرد باشد و در ضمن مشکلات هماهنگی تداخل جدی با کارکرد فرد را ایجاد کرده باشد. سه نوع اصلی اختلال حرکتی وجود دارد: 1- اختلال هماهنگی رشدی که تخریب در رشد هماهنگی حرکتی است (مثلا تاخیر در خریدن یا راه رفتن، انداختن چیزها یا عملکرد ورزشی ضعیف) 2- اختلال حرکتی حرکات قالبی که شامل فعالیت حرکتی تکراری است(مثلا کوبیدن سر یا تکان دادن تنه) و 3- اختلال تیکه که مشخصه ی آن اصوات یا حرکات قالبی، تکراری و غیر ارادی ناگهانی است. نمونه ی مورد اول اختلال توره است که مشخصه ی آن تیک های صوتی و حرکتی است را جمله هرزه گویی و نمونه ی دوم اختلال تیک صوتی یا حرکتی مزمن پایدار است که وجه مشخصیه ی آن تیک صوتی یا حرکتی منفرد است.

طیف اسکیزوفرنی و سایر اختلالت روان پریشی: بخش اسکیزوفرنی و اختلالت روان پریشی (سیاکوتیک) شامل هشت اختلال اختصاصی است (اسکیزوفرنیا، اسکیزوفرنیفورم، اختلال اسکیزوافکتیو، اختلال هذیانی، اختلال روان پریشی گذرا، اختلال روان پریشی ناشی را بیماری طبی عمومی دیگر و اختلال روان پریشی ناشی از مواد/ دارو و کاتاتونیا). در همین اختلالات، علائم روان پریشی ویژگی برجسته ی نمای لابینی است. گروه بندی اختلالات در DSM-5 تحت این عنوان اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را هم شامل می شود که اختلال روان پریشی نیست اما گاهی پیش را اسکیزوفرنیای تمام عیار دیده می شود. در این کتاب این تشخیص در بخش اختلالات شخصیت توضیح داده شده است. (فصل22)

اسکیزوفرنیا: اسکیزوفرنیا اختلال مزمنی است که در آن معمولا هذیان یا توهم باوری وجود دارد. بیماری بایستی دست کم 6 ماه طول کشیده باشد، هر چند لازم نیست در تمام این مدت، علائم روان پریشی فعال موجود باشد. سه مرحله را این اختلال به وسیله ی بالینگران شناسایی شده هر چند در DSM-5 به عنوان مراحل مجزا لحاظ نشده اند. 1- مرحله مقدماتی (prodrome): به تخریب عملکرد پیش را مرحله روانپریشی فعال اطلاق می شود. 2- مرحله فعال که در آن علائم (هذیان، توهمف تکلم آشفته، رفتار کاملا آشفته یا علائم منفی مانند سطحی شدن عواطف (عاطفه ی تخت، بی آرادگی و عدم تکلم) دست کم یک ماه وجود دارد. 3- مرحله باقیه ای که متعاقب مرحله فعال بروز می کند. خصوصیات مراحل مقدماتی و باقیه ای عبارتند را تخریب عملکرد و ناهنجاری های عاطفه، شناخت و ارتباط اسکیزوفرنی در DSM-  بر حسب بارز ترین علائم در زمان ارزیابی به چند زیر گونه تقسیم می شد (انواع پارانوئید، نابسامان، کاتاتونیک، تمایز نیافته، باقیه ای). اما این نوع ها دیگر بخشی را نظام نام گذاری رسمی DSM-5 محسوب نمی شوند. با این همه این انواع از لحاظ پدیدار شناسی صحیح هستند و مولفین این کتاب معتقدند توصیفات مفیدی هستند که بالینگران در ارتباط با یکدیگر، آن ها را مفید می دانند.

اختلال هذیانی:

مشخصه ی اختلال هذیانی هذیان های پایدار است (مثلا شهوانیف خود بزرگ بینی، حسادت، گزند و آسیب، جسمانی، مختلط، نامعین)، به طور کلی هذیان ها در مورد موقعیت هایی هستند که می توانند در زندگی واقعی روی دهند. مانند بی وفایی، تحت تعقیب بودن یا ابتلا به بیماری که تحت عنوان باورهای غیر قریب طبقه بندی می شوند. آنچه را که در DSM- اختلال هذیانی مشترک نامیده می شد (جنون دوتایی نیز نامیده می شد.) در این طبقه قرار دارد. اما در DSM-5 نام آن به علائم هذیانی در شریک زندگی دچار اختلال هذیانی تغییر یافته است و مشخصه ی آن باور هذیانی است که در فردی ایجاد می شود که رابطه نزدیکی با فرد هذیانی دارد و محتویات هذیان هر دو شبیه است. پارانویا (اصلاحی که در DSM-5 وجود ندارد.) اختلال نادری است که مشخصه ی آن بروز تدریجی یک نظام هذیانی بسط یافته معمولا با عقاید خود بزرگ بینانه است؛ این اختلال سیر مزمنی دارد و مابقی شخصیت سالم باقی می ماند.

اختلال روان پریشی گذرا:

تشخیص اختلال روان پریشی گذرا مستلزم وجود هزیان، توهمف آشفتگی تکلم، رفتار کاملفا آشفته یا کاتاتونیک به مدت حداقل یک روز و کمتر را یک ماه است. این اختلال ممکن است به دنبال یک استرس بیرونی زندگی ایجاد شود. پس را سپری شدن دوره فرد به سطح معمول عملکرد خود باز می گردد.

اختلال اسکیزوفرنی فرم:

مشخصه ی این اختلال وجود علائم مرحله ی فعال اسکیزوفرنیا (هذیان،توهم، تکلم آشفته، رفتار کاملا آشفته یا علائم منفی) است که بین 1 تا 6 ماه طول کشیده است. اما در این اختلال ویژگی تخریب اجتماعی یا شغلی و مراحل مقدماتی و بقیه ای وجود ندارد.

اختلال اسکیزوافکتیو:

مشخصه ی این نیز وجود علائم مرحله فعال اسکیزوفرنیا (هذیان، توهمف تکلم آشفته، رفتار کاملا آشفته یا علائم منفی) همراه با وجود سندرم مانیا یا افسردگی در مقایسه با دوره ی روان پریشی گذرا و کوتاه محسوب نمی شود. افراد دچار اختلال اسکیزوافکتیو بر خلاف اختلال خلقی با خصایص روان پریشانهف دست کم به مدت 2 هفته توهم و هذیان دارند بدون این که علائم خلقی بارزی داشته باشند.

اختلال روان پربشی ناشی از مواد/ داروها:

این ها اختلالاتی با علائم روان پریشی ناشی از مواد روان گردان یا سایر مواد هستند. (مانند توهم زاها، کوکائین)

اختلال روان پزشکی ناشی از یک بیمار طبی دیگر مشخصه ی این اختلال وجود توهم یا هذیانی است که بر اثر یک بیمار؟؟ مانند صرع ؟؟ گیجگاهیف کمبود ویتامین ها، مننژیت، بروز می کند.

کاتاتونیا: مشخصه ی کاتاتونیا ناهنجاری های حرکتی مانند کاتالیسی (انعطاف مومی)، گنگی، وضعیت گیری و منفی کاری است. این اختلال ممکن است با یک اختلال روانی دیگر مانند اسکیزوفرنیا یا اختلال دو قطبی همراه باشد یا ناشی از یک بیمار طبی دیگر باشد. (مانند نئوپلاسم، ضربه ی سر، آنسفالوپاتی کبدی.)

اختلالات دو قطبی و اختلالات مرتبط

مشخصه ی اختلال دو قطبی نوسان شدید خلق بین افسردگی و سرخوشی است که همراه با فروکش و عود است. 4 نوع وجود دارد: اختلال دو قطبی نوع یک، اختلال دوم اختلال خلق ادواری و اختلال دو قطبی ناشی را مواد/ دارو یا اختلال طبی دیگر.

اختلال دو قطبی:

ویژگی ضروری اختلال دو قطبی وجود سابقه ای را دوره ی مانیا یا مختلط و دوره ی افسردگی است. اختلال دو قطبی به شیوه های مختلفی تقسیم بندی می شود: نوع دوره ی فعلی (مانیا،هیپومانیا، افسرده، مختلط)، شدت و حالت فروکش (خفیف، متوسط، شدید ؟؟ روان پریشی، شدید همراه با خصایص روان پریشانه، فروکش نسبی یا فروکش کامل)، و اینکه دوره ی اخیر با تند چرخی همراه بوده یا خیر (دست کم 4 دوره طی 12 ماه).

اختلال دو قطبی : اختلال دو قطبی مشخصه اش سابقه ای را دوره های افسردگی اساسیو هیپومانیا است. ملاک های علائم برای دوره ی هیپومانیا همانند ملاک های دوره ی مانیا است هر چند هیپومانیا فقط مستلزم حداقل دوره ی 4 روزه است. تفاوت عمده بین مانیا و هیپومانیا شدت تخریب مرتبط با این سندرم است.

اختلال خلق ادواری:

این اختلال معادل دو قطبی اختلال افسرده خویی است (ادامه ی بحث را ببینید.) اختلال خلق ادواری یک اختلال خلقی مزمن خفیف است با دوره ای متعدد هیپومانیا و افسردگی همراه است و دست کم دو سال طول کشیده است.

اختلال دو قطبی ناشی از یک بیمار طبی  دیگر:

اختلال دو قطبی تاشی از یک بیمار طبی عمومی زمانی تشخیص گذاری می شود که شواهد حاکی را باشد که آشفتگی چشمگیر خلق نتیجه ی مستقیم یک اختلال طبی عمومی است (مانند تومور لوب پیشانی).

اختلال دو قطبی ناشی از مواد/ داروها: اختلال خلقی ناشی از مواد زمانی تشخیص گذاشته می شود که علت آشفتگی خلق مسمومیت، محرومیت را مواد یا مصرف داروها باشد (مانند آ مفتامین).

اختلالات افسردگی:

مشخصه ی اختلالات افسردگی عبارت است از افسردگی، غمگینی، تحریک پذیری، کندی روانی حرکتی و در موارد شدید افکار خودکشی. این اختلالات شامل چند اختلال توصیف شده در زیر هستند.

اختلال افسردگی اساسی

ویژگی اساسی اختلال افسردگی اساسی خلق افسرده یا از بین رفته علاقه یا لذت در فعالیت های معمول است.همه علائم باید تقریبا هر روز وجود داشته باشند به جز افکار خودکشی یا افکار مرگ که بایستی فقط حالت راجعه داشته باشد.در صورتی که علائم نتیجه داغ دیدگی بهنجار باشد و در صورتی که علائم روان پریشی در غیاب علائم خلقی وجود داشته باشد تشخیص کنار گذاشته می شود.

اختلال افسردگی پایدار یا افسرده خویی

افسرده خویی یک شکل مزمن خفیف افسردگی است که دست کم دو سال طول میکشد و در خلال این دوره در اکثر روزها فرد خلق افسرده را برای اکثر اوقات روز تجربه میکندو دست کم دو علامت افسردگی وجود دارد.

اختلال ملال پیش از قاعدگی 

اختلال ملال پیش از قاعدگی حدود یک هفته پیش از شروع خونریزی قاعدگی شروع می شود و مشخصه ان تحریک پذیری,بی ثباتی هیجانی سر درد و اضطراب یا افسردگی است که پس از پایان دوره قاعدگی فروکش می کند.

اختلال افسردگی ناشی از مواد/داروها 

مشخصه این اختلال خلق افسرده ای است که ناشی از یک ماده(مانند الکل)یا داروهاست(مانند باربیتورات)

اختلال افسردگی ناشی از یک بیمار طبی دیگر.این اختلال حالتی از افسردگی است که ثانویه به یک اختلال طبی ایجاد شده است(مانند کم کاری تیروئید,سندروم کوشینگ)

سایر اختلالات افسردگی معین.این طبقه تشخیصی شامل دو زیر نوع است:دوره افسردگی راجعه که عبارت است از افسردگی که بین  2تا 13روز طول می کشد و راجعه نیست.

اختلال افسردگی نا معین.این طبقه تشخیصی شامل 4 زیر نوع عمده است:1-ملانکولیا که شکل شدید افسردگی اساسی است و مشخصه ان عبارت اند از نومیدی,بی لذتی و کندی روانی حرکتی و خطر بالایی را نظر خودکشی دارد.2-افسردگی غیر متعارف یا تیپیک که وجه بارز ان خلق افسرده ای است که با افزایش وزن همراه است نه کاهش وزن و فرد دچارپر خوابی است نه بی خوابی 3-افسردگی حول و حوش زایمان که عبارت است از نوعی افسردگی که حول و حوش زایمان یا ظرف یکماه پس از زایمان بروز می کند(در DSM-IV افسردگی پس از زایمان نامیده می شود) 4-الگوی فصلی که خلق افسرده ای است که در زمان بخصوصی از سال و معمولا زمستان ها بروز می کند (نام دیگر ان اختلال عاطفی فصلی  (ADS) است.)

اختلال کژ تنظیمی خلقی ایذایی.این تشخیص جدید به عنوان یک اختلال افسردگی فهرست شده است و در کودکان بالاتر از 6 سال و زیر 18 سال تشخیص گذاری می شود و مشخصه ان قشقرق های شدید,تحریک پذیری مزمن و خلق عصبانی است.

اختلالات اضطرابی

بخش اختلالات اضطرابی شامل نه اختلال اختصاصی است(اختلال وحشت زدگی,گذر هراسیف هراس اختصاصی,اختلال اضطراب اجتماعی,اختلال اضطراب فراگیر,اختلال اضطرابی ناشی از بیمار طبی عمومی و اختلال اضطراب ناشی از مواد).در این اختلالات,علائم اضطرابی ویژگی بارز نمای بالینی است.از انجا که اختلال اضطراب جدایی و گنگی انتخابی در کودکی بروز می کنند.در بخش اختلالات دوران کودکی گنجانده شده است.

اختلال پانیک (وحشت زدگی): مشخصه ی حمله وحشت زدگی، احساس ترس یا وحشت شدیدی است که به صورت ناگهانی در موقعیت هایی بروز می کند که چیز ترسناکی وجود ندارد. این حملات با افزایش سرعت زبان ضربان قلب یا تپش قلب، درد قفسه ی سینه، تنگی نفس یا احساس خفگی، سرگیجه، لرزش یا رعشه،احساس از حال رفتن یا سبکی سر، تعرق و تهوع همراه اند.

بازارهراسی (آگورافوبیا): بازارهراسی، پیامد شایع اختلال پانیک است اما ممکن است در غیاب حملات پانیک (وحشت زدگی) نیز بروز کند. در این اختلال، فرد موقعیت هایی را که تصور می کند آغازگر حمله ی وحشت زدگی (یا علائم شبیه وحشت زدگی) است یا گریز از آن ها در صورت بروز حمله وحشت زدگی دشوار است، اجتناب می کند یا سعی می کند اجتناب کند.

هراس اختصاصی: مشخصه ی هراس اختصاصی، ترس مفرط و نامعقول از اشیا یا موقعیت های به خصوص است و این ترس تقریبا در همه ی موارد مواجهه با محرک ترسناک بروز می کند. فرد را محرک هراس آور اجتناب می کند و در صورت عدم اجتناب، شدیدا مضطرب یا ناراحت می شود.

جمع هراسی یا اختلال اضطراب اجتماعی: مشخصه جمع هراسی این است که فرد می ترسد در حضور دیگران مسخره یا تحقیر شود. در اینجا نیز همچون هراس اختصاصی، از محرک هراس آور اجتناب می شود و یا در صورت عدم اجتناب فرد شدیدا مضطرب یا ناراحت می شود. وقتی محرک هراس آور شامل اکثر موقعیت های اجتماعی باشد قید جمع هراسی منتشر (تعمیم یافته) به کار می رود.

اختلال اضطراب فراگیر: مشخصه اختلال اضطراب فراگیر یا نگرانی مفرط و مزمنی است که اثر روزها وجود دارد و کنترل آن دشوار است. نگرانی با علائمی نظیر اشکال در تمرکز، بی خوابی و تنش عضلانی، تحریک پذیری و بی قراری جسمی همراه است و سبب رنج و عذاب قابل توجه یا تخریب عملکرد می شود.

اختلال اضطرابی ناشی از بیماری طبی عمومی:

تشخیص اختلال اضطرابی نای را بیمار طبی عمومی زمان مطرح می شود که شواهد نشان می دهند اضطراب قابل توجه بیمار، پیامد مستقیم یک بیماری طبی عمومی است(مانند پرکاری تیروئید)

اختلال اضطرابی ناشی از مواد: اختلال اضطرابی ناشی از مواد، زمانی تشخیص داده می شود که علت اضطراب، مسمومیت یا ترک یک ماده (مانند کوکائین) یا دارو (مانند کورتیزول) باشد.

اختلال اضطراب جدایی: اختلال اضطراب جدایی در کودکان بروز می کند و مشخصه ی آن اضطراب مفرط روان پریشی مورد جدایی را خانه یا چهره های مورد دلبستگی فراتر از حد مورد انتظار بر حسب میزان رشد کودک است.

گنگی (سکوت) انتخابی: مشخصه ی گنگی انتخابی امتناع مستمر از صحبت در موقعیت های اختصاصی علی رغم نشان دادن توانایی صحبت کردن در سایر موقعیت هاست.

اختلال وسواسی جبری و اختلالات مرتبط

هشت طبقه اختلالات فهرست شده در این بخش همگی با وسواس (افکار تکراری) یا اجبار (فعالیت های تکراری) ارتباط دارند.

اختلال وسواسی جبری (OCD): مشخصه ی OCD افکار یا تصاویر مزاحم و تکراری است که ناخواسته هستند وسواس در عملکرد یا ایجاد ناراحتی می شوند.

اختلال استرس حاد: اختلال استرس حاد پس از همان نوع عوامل استرس زایی که زمینه ساز PTSD هستند بروز می کند؛ اما اختلال استرس حاد در صورتی که علائم بیش از یک ماه طول بکشد تشخیص گذاری نمی شود.

اختلالات سازگاری: اختلالات سازگاری واکنش های غیر انطباقی به استرس مشخص زندگی هستند. این اختلالات بسته به نوع علائم به چند نوع تقسیم می شوند؛ یا اضطراب، همراه با خلق افسرده، همراه خلق افسرده و مختلط، آشفتگی سلوک، آشفتگی مختلط هیجانات و سلوک.

اختلالات داغ دیدگی پیچیده ی پایدار: سوگ پایدار و مزمن مشخصه اش تلخ کامی و خشم یا احساسات دوسگوارا نسبت به فرد متوفی همراه با کناره گیری طولانی و شدید است و مشخصه ی اختلال داغ دیدگی پیچیده ی پایدار را تشکیل می دهد( همچنین سوگ عارضه دار یا داغ دیدگی عارضه دار نامیده می شود). این حالت باید از سوگ یا داغ دیدگی طبیعی افتراق داده شود.

اختلالات تجزیه ای: بخش اختلالات تجزیه ای شامل 4 اختلال اختصاصی است (فراموشی تجزیه ای، گریز تجزیه ای اختلال هویت تجزیه ای و اختلال گسست را خویشن / گسست ار واقعیت). مشخصه ی این اختلالات، گسست در کارکردهای معمولا یکپارچه ی آگاهی از حافظه، هویت یا ادراک است.

فراموشی تجزیه ای:مشخصه ی فراموشی تجزیه ای نقصان حافظه در مورد اطلاعات مهم شخصی است که معمولا ماهیتی اسیب زا دارند.

گریز تجزیه ای:مشخصه ی گریز تجزیه ای مسافرت و دور شدن ناگهانی از منزل همراه با نقصان نسبی یا کامل حافظه در مورد هویت خویشتن است.

اختلال هویت تجزیه ای.ویژگی اساسی اختلال هویت تجزیه ای که قبلا اختلال شخصیت چندگانه وجود دو یا چند هویت مجزا است که کنترل رفتار فرد را بدست می گیرد.

اختلال گسست از خویشتن/گسست از واقعیت (Depersonalization/Derealization Disorder)

ویژگی اساسی این اختلال دوره های عود کننده یا مداوم گسست از خویشتن (حس تغییر یافته را وجود فیزیکی خود را جمله اینکه فرد بیرون از بدن خود است,از لحاظ جسمانی جدا یا فاصله از مردم است,احساس غوطه وری,احساس مشاهده ی خود از فاصله ای دور (انگار دارد خواب میبیند) یا گسست از واقعیت است(تجربه ی محیط به صورت غیر واقعی تحریف شده)

اختلالات علائم جسمانی و علائم مرتبط

مشخصه ی این گروه از اختلالات (که قبلا در DSM-IV اختلالات شبه جسمی نامیده می شدند)اشتغال ذهنی بلرز با بدن و ترس از ابتلا به بیماری یا پیامدهای بیماری مانند مرگ است.

اختلالات علائم جسمانی.مشخصه ی اختلال علائم جسمانی سطوح بالای اضطراب و نگرانی مستمر در مورد نشانه ها یا علائم جسمانی است که به عنوان ابتلا به یک بیماری طبی شناخته شده سوء تعبیر می شود.این اختلال همچنین خود بیمار انگاری نیز نامیده می شود.

اختلال اضطراب بیماری .اختلال اضطراب بیماری عبارت است از ترس از بیمار شدن با علائم جسمانی معدود یا بدون علائم جسمانی,این تشخیص جدید در DSM-0 محسوب می شود.

اختلال علائم نورولوژیک کارکردی.این اختلال قبلا در DSM-IV به نام اختلال تبدیلی شناخته میشد و مشخصه ی ان نواقص حسی حرکتی یا ارادی غیر قابل توضیح است که حاکی از وجود یک بیماری نرولوژیک یا سایر بیماری های طبی عمومی است.تصور می شود تعارض روان شناختی مسئول بروز علائم باشد.

عوامل روان شناختی موثر بر سایر بیماری های طبی.این طبقه مخصوص مشکلات روان شناختی است که به وسیله ی افزایش خطر پیامدهای ناگوار اثباتی منفی بر بیماری طبی می گذارد.

اختلال ساختگی. اختلال ساختگی که اختلال مونشها وزن نامیده می شود.عبارت است از تولید عمدی علائم روانی یا جسمانی به منظور اتخاذ نقش بیمار.اختلال ساختگی تحمیل شده به دیگری قبلا اختلال ساختگی نبابتی نامیده می شد زمانی است که فردی شخص دیگری را بیمار جلوه می دهدو اغلب مادر و کودک وجه افتراق اختلال ساختی از تعارض در این است که در تعارض با اینکه مانند اختلال ساختگی علائم به صورت کاذب گزارش میشد اما انگیزه فرد انگیزه های بیرونی نظیر اجتناب از مسئولیت دریافت غرامت مالی یا دریافت مواد است.

سایر اختلالات علائم جسمانی و اختلالات مرتبط معین: این طبقه مختص اختلالاتی است که در طبقات بالا طبقه بندی نشده است. یکی از این اختلالات حاملگی کاذب است که در آن فرد به غلظمعتقد است که باردار است. (اکثرا در زن ها و به ندرت در مردها دیده می شود.)

اختلالات خوردن و تغذیه

مشخصه­ی اختلالات خوردن و تغذیه آشفتگی بارز در رفتار خوردن است.

  • بی­اشتهایی عصبی: پراشتهایی عصبی یک اختلال خوردن است که مشخصه ی آن کاهش وزن بدن و امتناع از خوردن است. اشتها معمولا تغییری نمی کند.
  • پراشتهایی عصبی: پر اشتهایی عصبی یک اختلال خوردن است که در آن پرخوری های مکرر و عودکننده به یا بدون استفراغ دیده می شود.
  • اختلال پرخوری: اختلال پرخوری نوعی از پراشتهایی عصبی است که با دوره های گاه گاهی پرخوری (هفته ای یک بار) همراه است.
  • هرزه خواری: هرزه خواری عبارت است از خوردن مواد غیر خوراکی (مانند نشاسته)
  • اختلال نشخوار: ویژگی اساسی اختلال نشخوار بالا آوردن مکرر غذا است که معمولا در شیرخواری یا کودکی شروع می شود.

اختلال مصرف غذایی اجتنابی/ محدود: قبلا در DSM- اختلال تغذیه ی شیرخواری یا کودکی نامیده می شد و ویژگی این اختلال فقدان علاقه به غذا یا خوردن است که منجر به نارسایی رشد می شود.

اختلالات دفعی

این اختلالات، اختلالات دفعی ای هستند که بر اثر عوامل روان شناختی یا فیزیولوژیکایجاد می شوند. دو اختلال در این طبقه وجود دارد: بی اختیاری مدفوع یعنی ناتوانی کنترل روده و بی اختیاری ادرار یا ناتوانی حفظ کنترل مثانه.

اختلالات خواب- بیداری

اختلالات خواب- بیداری شامل به هم خوردن کیفیت خواب، زمان بندی و میزان خواب است که منجر به تخریب روزانه و ناراحتی می شود، در DSM-5 این اختلالات شامل اختلالات یا گروه های اختلالات زیر هستند:

  • اختلالات بی خوابی: اشکال در به خواب رفتن یا تناوم خواب مشخصه ی اختلال بی خوابی است. بی خوابی ممکن است یک اختلال مستقل باشد یا ممکن است همراه با یک اختلال روانی دیگر، یک اختلال خواب دیگر یا یک اختلال طبی دیگر دیده شود.
  • اختلال پرخوابی: اختلال پر خوابی زمانی بروز می کند که بیمار بیش از حد می خوابد و علی رغم خواب طبیعی به دلیل میزان طولانی خواب به نحو مفرطی احساس خستگی می کند.
  • بدخوابی ها: وجه بارز بدخوابی ها رفتار غیرطبیعی، تجربیات یا رویدادهای فیزیولوژیکی حین خواب است. این طبقه به 3 زیر نوع تقسیم می شود: اختلالات انگیختگی حرکات خواب غیر REM که شامل بیدار شدن ناقص از خواب همراه با خواب گردی یا اختلال وحشت خواب است؛ اختلال کابوس که در آن کابوس های شبانه سبب بیداری های مکرر و ایجاد ناراحتی و تخریب می­شوند؛ و اختلال رفتاری خواب REM که مشخصه ی آن آواگری یا رفتار حرکتی در خلال خواب است.
  • حمله ی خواب (نارکولپسی): مشخصه ی نارکولپسی حملات خواب است که معمولا با از بین رفتن قوام عضلانی کاتاپلکسی) همراه اند.
  • اختلالات خواب مرتبط با تنفس: سه نوع فرعی اختلالات خواب مرتبط با تنفس وجود دارد. رایج ترین نوع وقفه یا کمبود تنفسی انسدادی خواب که در آن وقفه ی تنفسی (فقدان جریان ها) و کمبود تنفس (کاهش جریان هوا) به طور مکرر در خلال خواب بروز می کند و منجر به خروپف و خواب آلودگی روزانه می شود وقفه ی تنفسی مرکزی خواب عبارت است از وجود تنفس شین استوکس علاوه بر وقفه ی تنفس و کمبود تنفس. نوع آخر افت تهویه یا هیپوونتیلاسیون است که موجب افزایش سطوح CO2 بر اثر کاهش تنفس می شود.
  • سندرم پاهای بی قرار: سندرم پاهای بی قرار حرکات اجباری پاها در خلال خواب است.
  • اختلال خواب ناشی از مواد / دارو: این طبقه شامل اختلالات خوابی است که بر اثر یک دارو یا مواد ایجاد شده اند. (مانند الکل، کافئین)

اختلالات ریتم شبانه روزی خواب/ بیداری: زیربنای این اختلالات الگویی از به هم خوردن خواب است. که سبب تغییر یا به هم خوردن سیستم شبانه روزی فرد می شود و منجر به بی خوابی یا خواب آلودگی مفرط می گردد. در این طبقه 6 نوع اختلال وجود دارد: 1- نوع تاخیر محل خواب که در آن زمان های خواب و بیداری چندین ساعت دیرتر از زمان مرسوم یا مطلوب هستند. 2- نوع مرحله ی جلو افتاده  خواب که مشخصه ی آن شروع خواب و بیدار شدن زودتر از معمول است. 3- نوع خواب: بیداری نامنظم که مشخصه ی آن منقطع شدن خواب در تمام طول 24 ساعت است بدون آن که دوره ی خواب عمده ای وجود داشته باشد و ریتم شبانه روزی خواب و بیداری قابل تشخیصی وجود ندارد. 4- نوع خواب و بیداری غیر 24 ساعت که نوعی الگوی 24 ساعته است که با حیط 24 ساعت همراه نیست و اغلب در بین افراد نابینا یا اختلال بینایی دیده می شود؛ 5- نوع کار نوبتی ناشیاز کار در برنامه ی شبانه بر اساس یک برنامه ی منظم است و 6- نوع نامعین که هیچ یک از ملاک های فوق را احراز نمی کند.

کژکاری های جنسی

کژکاری های جنسی به 10 اختلال تقسیم بندی می شوند که مرتبط با تغییر در میل یا عملکرد جنسی هستند.

  • انزال دیررس: انزال دیررس عبارت است از ناتوانی یا تاخیر بارز در انزال در خلال مقاربت یا خودارضایی است.
  • اختلال نعوظی: اختلال نعوظی عبارت است از ناتوانی به دستیابی به نعوظ کافی یا حفظ آن برای دخول یا مقاربت است.
  • اختلال ارگاسمی زنان: اختلال ارگاسمی زنان عبارت است از فقدان توانایی به ارگاسم یا کاهش قابل ملاحظه ی شدت احساس ارگاسمی در خلال خودارضایی یا مقاربت.
  • اختلال میل/ برانگیختگی جنسی زنان: اختلال ارگاسمی زنان عبارت است از فقدان توانایی به ارگاسم یا کاهش قابل ملاحظه ی شدت احساس ارگاسمی در خلال خودارضایی یا مقاربت.
  • اختلال دخول/ درد تنگی تناسلی لگنی: اختلال دخول/ درد تناسلی لگنی جایگزین اصطلاحات واژینیسموس و مقاربت دردناک یا دیسپارونیا (اسپاسم های واژن و دردی که مانع مقاربت می شود) شده است. در این اختلال پیش بینی درد یا درد واقعی در خلال فعالیت های جنسی وجود دارد که به خصوص مرتبط با دخول است.
  • اختلال کمبود میل جنسی مردان: اختلال کمبود میل جنسی مردان عبارت است از فقدان یا کاهش خیال پردازی های جنسی یا میل جنسی در مردان.
  • انزال زودرس: انزال زودرس به صورت انزالی تظاهر می کند که پیش از دخول در خلال مقاربت یا بلافاصله پس از آن ایجاد می شود.
  • کژکاری جنسی ناشی از مواد/ دارو: کژکاری جنسی ناشی از مواد/ دارو عبارت است از اختلال عملکرد ناشی از مواد (مانند فلوکستین)

نارضایتی جنسیتی

مشخصه ی نارضایتی جنسیتی که قبلا اختلال هویت جنسی نامیده می شد، ناراحتی مستمر در مورد جنسیت زیستی فرد و در برخی موارد تمایل به داشتن اندام های جنسی، جنس مقابل است. این اختلال به دو دسته ی نارضایتی جنسیتی در کودکان ونارضایتی جنسیتی در نوجوانان و بزرگسالان تقسیم بندی می شود.

اختلالات ایذایی، کنترل تکانه و سلوک.

  • در این طبقه اختلالاتی همراه با مشکلاتی در خود کنترلی هیجانات و رفتار گنجانده شده است.
  • اختلال نافرمانی مقابله جویانه: اختلال نافرمانی مقابله جویانه در کودکان و نوجوانان تشخیص گذاری می شود. علائم عبارت است از خشم، تحریک پذیری و نافرمانی و امتناع از تبعیت از مقررات.
  • اختلال انفجاری متناوب: اختلال انفجاری متناوب شامل انفجار های کنترل نشده ی پرخاشگری است.
  • اختلال سلوک: اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان تشخیص گذاری می شود و مشخصه ی آن جدال و قلدری است.
  • آتش افروزی: آتش افروزی مکرر ویژگی متمایزکننده ی آتش افروزی.
  • جنون دزدی: دزدی مکرر ویژگی بارز این اختلال محسوب می شود.

اختلال مرتبط با مواد

اختلال ناشی از مواد: مواد روان گردان یا سایر مواد ممکن است سبب مسمومیت و سندرم های محرومیت شوند و موجب القای اختلالات روان پزشکی شوند از جمله اختلال دوقطبی و اختلالات مرتبط، اختلال وسواس جبری و اختلالات مرتبط، اختلالات خواب، کژکاری های جنسی، دلیریوم و اختلالات عصبی شناختی.

  • اختلالات مصرف مواد: گاهی به عنوان اعتیاد از آن ها نام برده می شود و شامل گروهی از اختلالات است که برحسب ماده ی سوءمصرف تشخیص گذاری می شود (الکل، کوکائین، کانابیس، توهم زاها، مواد استنشاقی، مواد افیونیف و مواد رخوت زا، مواد محرک یا توتون.
  • اختلالات مرتبط با الکل: اختلالات مرتبط با الکل منجر به تخریبی می شوند که بر اثر مصرف مفرط الکل ایجاد می شوند. این اختلالات شامل اختلال مصرف الکل، که عبارت است از مصرف مکرر الکل است که موجب پیدایش تحمل و محرومیت می شود؛ مسمومیت الکل که همان سمتی ساده است و محرومیت الکل که می تواند موجب دلیریوم ترمنس مغز شود.
  • سایر اختلالات ناشی از الکل: این گروه از اختلالات شامل اختلالات روان پریشی دو قطبی، افسردگی، اضطرابی، خواب، جنسی و عصبی شناختی از جمله اختلال نسیانی (که سندرم کورساکف نیز نامیده می شود هستند.)

انسمالوپاتی ورنیکه که یک نوروئوژیک شامل تاکسف فلج عضلات چشم و سردرگمی است پس از مصرف الکل بروز می کند. این دو اختلال اخیر ممکن است با هم بروز کنند (سندرم ورنیکه کورساکف) زوال ذهن پایدار ناشی از الکل وجه افتراقش از کورساکف وجود نقایص شناختی متعدد است.

طبقات مشابه (اختلالات مسمومیت، اختلالات محرومیت و اختلالات ناشی از الکل) برای کافئین، کانابیس، فن سیکلیدین و سایر توهم زاها، مواد استنشاقی، مواد افیونیف و مواد رخوت زا و خواب آور یا ضد اضطراب، مواد محرک یا توتون ذکر شده اند.

اختلال قماربازی: اختلال قماربازی به عنوان یک اختلال غیر مرتبط با مواد طبقه بندی شده است. این اختلال شامل قماربازی وسواسی همراه با ناتوانی توقف یا کاهش قمار است که منجر به مشکلات اجتماعی و مالی می شود. برخی بالینگران معتقدند که اعتیاد جنسی نیز به همین شیوه باید طبقه بندی شود اما در حال حاضر جزء تشخیص های DSM-5 نیست.

اختلالات عصبی شناختی

این اختلالات، اختلالاتی هستند که مشخصه ی آن ها تغییر ساختار و کارکرد مغز است که منجر به مختل شدن یادگیری، قضاوت موقعیت سنجی، حافظه و کارکردهای هوشی می شود. این اختلالات قبلا به عنوان زوال ذهن، دلیریوم، اختلالات انسانی و سایر اختلالات شناختی در DSM- نامیده می شده اند. این اختلالات به سه طبقه تقسیم می شوند.

  • دلیریوم: وجه بارز دلیریوم سردرگمی کوتاه مدت و اختلال شناختی ناشی از مسمومیت یا محرومیت مواد است (محرومیت مواد کوکائین، مواد افیونیف فن سیکلیدین)، داروها (کورتیزول) بیماری طبی عمومی (عفونت) یا سایر علل (محرومیت از خواب).
  • اختلال عصبی شناختی خفیف: اختلال عصبی شناختی خفیف عبارت است از افت خفیف یا جزئی کارکرد شناختی این اختلال را باید از تغییر شناختی طبیعی وابسته به سن (کهولت به هنجار وابسته به سن) افتراق داد.

اختلال عصبی شناختی عمده: اختلال عصبی شناختی عمده (اصطلاحی است که می توان آن را به عنوان مترادف زوال ذهن (دمانس) به کار برد که هنوز از سوی اکثر روان پزشکان ترجیح داده می شود.) وجه بارز آن تجریب شدید در حافظه، قاوت، موقعیت سنجی و شناخت است. 13 نوع اختلال عصبی شناختی عمده وجود دارد.

1-بیماری آلزایمر که معمولا در افراد مسن تر از 65 سال بروز می کند و با افت هوشی پیش رونده و زوال ذهن تظاهر می کند؛ 

2- زوال ذهن عروقی که شامل پیشرفت گام به گام در پسرفت شناختی است که بر اثر ترومبوز یا خونریزی و عروقی ایجاد می شوند؛ 

3- اضمحلال لوب فرونتو تمبورال که مشخصه ی آن مهار رفتاری است (نام دیگر آن بیماری پیک است)؛ 

4- بیماری جسم لویی که شامل توهمات همراه با زوال ذهن است؛ 

5- آسیب ضربه ای مغز ناشی از ترومای فیزیکی است؛ 

6- بیماری HTV؛ 

7- بیماری پریون که بر اثر پروتئین پریون قابل انتقال با رشد آهسته ایجاد می شود؛ 

8- بیماری پارکینسون؛ 

9- بیماری هانتینگتون؛

10- ناشی از بیماری طبی؛ 

11- ناشی از مواد/ داروها (مثلا الکل سبب بروز سندرم کورساکف می شود)؛

 12- سبب شناسی چندگانه و زوال ذهن نامعین.

اختلالات شخصیت

مشخصه ی اختلالات شخصیت الگوهای غیر انطباقی عموما دیرپا و ریشه دار رفتاری است که معمولا در نوجوانی یا زودتر از آن قابل شناسایی هستند.

  • اختلال شخصیت پارانوئید: مشخصه ی اختلال شخصیت پارانوئید بدگمانی نا به جا ، حساسیت بیش از حد، حسادت، رشک، انعطاف ناپذیری، مهم دانستن افراطی خود و گرایش به سرزنش یا سنبت دادن انگیزه های شیطانی به دیگران است.
  • اختلال شخصیت اسکیزوئید: مشخصه ی اختلال شخصیت اسکیزوئید عبارت است از کم رویی، حساسیت بیش از حد، انزوا، اجتناب از روابط رقابتی یا صمیمانه، غیر متعارف بودن، عدم توانایی شناسایی واقعیت، رویارویی روزانه و ناتوانی ابراز خصومت و پرخاشگری.
  • اختلال شخصیت اسکیزوتایپی: اختلال شخصیت اسکیزوتایپی شبیه شخصیت اسکیزوئید است اما در این اختلال فرد همچنین به طور مختصر واقعیت سنجی اش مختل می شود، غقاید عجیب دارد، سرد و کناره جو است.
  • اختلال شخصیت وسواسی جبری (OCPD): مشخصه ی OCPD نگرانی مفرط در مورد ناسازگاری و معیارهای وجدان است. فرد ممکن است غیرقابل انعطاف، وجدان گرای افراطی، وظیفه شناس افراطی، مهار شده باشد و قادر به استراحت و آرام گرفتن نباشد. (P وقت شناس {punctual}، خسیس {parsimonious} و دقیق {precise}.(
  • اختلال شخصیت نمایشی: مشخصه ی اختلال شخصیت نمایشی عبارتند از بی ثباتی هیجانی و هیجان پذیری، پیش واکنش دعی و خودبینی، ناپختگی، وابستگی، ابراز نمایش خودی توجه طلبی و اغواگری.
  • اختلال شخصیت دوری گزین: فرد مبتلا به اختلال شخصیت دوری گزین سطوح پایینی از انرژی دارد، زود خسته می شود. شور و شوقی نشان نمی دهد. قادر به لذت بردن از زندگی نیست و نسبت به استرس حساسیت بیش از حدی دارد.
  • اختلال شخصیت ضد  اجتماعی: اختلال شخصیت ضد اجتماعی افرادی را در بر می گیرد که در تعارض با جامعه هستند. این افراد قادر به وفاداری نیستند. خودخواه و سنگدل اند. مسئولیت ناپذیرند. رفتار تکانشی دارند و قادر به احساس گناه یا آموختن از تجربیات نیستند؛ این افراد تحمل ناکامی پایینی دارند و معمولا دیگران را سرزنش می کنند.
  • اختلال شخصیت خودشیفته: مشخصه ی اختلال شخصیت خودشیفته احساسات خودبزرگ بینی، احساس استحقاق، فقدان همدلی، حسادت، بازی دادن دیگران و نیاز به نوجه و تحسین است.
  • اختلال شخصیت مرزی: افراد مبتلا به شخصیت مرزی بی ثبات و تکانشی هستند، روابط جنسی آشفته ای دارند، اعمال خودکشی و رفتارهای جرح خود نشان می دهند. مشکلات هویتی دارند، دچار دو دلی و دوسوگرایی و احساس پوچی و کسالت هستند.
  • اختلال شخصیت وابسته: در این اختلال فرد رفتار مطیع و انفعالی دارد، از خودش مطمئن نیست و کاملا به دیگران وابسته می شود.
  • تغییرات شخصیتی ناشی از یک بیماری طبی دیگر: این طبقه شامل تغییراتی در شخصیت بر اثر یک بیماری طبی است. (مانند تومور مغزی)
  • اختلال شخصیت نامعین: این طبقه شامل سایر صفات شخصیتی است که در هیچ یک از الگوهای توصیف شده فوق نمی گنجند.

اختلال پارافیلیک یا پارافیلیا

در پارافیلیا علائق جنسی فرد عمدتا نسبت به اشیا است تا انسان ها و معطوف به اعمال جنسی که معمولا همراه با مقاربت نیست یا معطوف به مقاربتی است که تحت شرایط غیرعادی انجام می شود.

اختلال پارافیلیک عبارت است از کنش نمایی رفتار حنسی که می تواند سبب آسیب احتمالی به فردی دیگر شود، اختلالات پارافیلیک عبارت است از نمایش گری (نمایش دستگاه تناسلی)، تماشاگری (نگاه کردن به اعمال جنسی)، بالش دوستی (مالیدن خود به فرد دیگر)، بچه بازی (جاذبه ی جنسی نسبت به کودکان)، آزارخواهی جنسی (دریافت درد)، آزارگری جنسی( وارد کردن درد و رنج در دیگری).

سایر اختلالات روانی

این طبقه ی باقیمانده است که شامل 4 اختلال است که ملاک های کامل هیچ یک از اختلالات روانی توصیف شده ی قبلی را احراز نمی کنند: 1- سایر اختلالات روانی معنی ناشی از یک بیماری طبی دیگر (مثلا علائم تجزیه ای ناشی از صرع لوب گیجگاهی) 2- اختلال روانی نامعین ناشی از یک بیماری طبی دیگر( مثلا صرع لوب گیجگاهی تولیدکننده علائم نامعین 3- سایر اختلالات  روانی معینی که در آن ها علائم وجود دارد اما به آستانه ی یک بیماری روانی اختصاصی نرسیده است 4- اختلالات روانی نامعین که در آن علائم وجود دارند اما به حد آستانه ی هیچ اختلال روانی نرسیده است.

برخی بالینگران از اصطلاح ( forme fruste به فرانسوی به معنی شکل ناکامل) برای توصیف تظاهرات تخفیف یافته یا غیر معمول بیماری یا یک سندرم استفاده می کنند که به معنای ناکامل بودن یا وجود ناقص اختلال یا بیماری است. این اصطلاح در مورد3 یا 4 فوق کاربرد دارد.

اختلالات حرکتی ناشی از دارو و سایر

عوارض جانبی داروها

اختلال در این طبقه وجود دارند: 1- پارکینسونیسم ناشی از نورولیتیک یا سایر داروها شامل لرزش ریتمیک، سفتی عضلانی، کند جنبی یا برادیکنزی، آکینزی که در صورت قطع داروی مسبب یا کاهش دوز آن برگشت پذیر است. 2- دیستونی حاد ناشی از دارو که شامل انقباض آهسته و مداوم عضلات است که موجب انحرافات وضعیت گیری می شود. 4- ناآرامی حاد ناشی از دارو که شامل بی قراری حرکتی و تحرک مداوم است. دیسکینزی دیررس که مشخصه ی آن حرکت غیر ارادی لب ها فک زبان و سایر حرکات دیسکینیک غیر ارادی است. 6- دیستونی دیررس با ناآرامی دیررس که نوعی دیسکینزی دیررس است که شامل سندرم ارج هرمی است. 7- لرزش وضعیتی ناشی از دارو یک لرزش ضعیف است که معمولا در حالت استراحت دیده می شود و بر اثر داروها ایجاد می گردد. 8- سایر اختلالات حرکتی ناشی از دارو شامل سندرم خارج هرمی غیر معمول ناشی از دارو 9- سندرم قطع داروی ضد افسردگی که یک سندرم محرمیت است که پس از قطع ناگهانی داروهای ضد افسردگی بروز می کند (مانند فلوکستین) و 10- سایر عوارض داروها شامل تغییراتی در فشار خون، اسهال و نظایر آن است که بر اثر دارو ایجاد می شود.

سایر حالاتی که ممکن است کانون توجه بالینی باشند:

این حالات حالاتی هستند که ممکن است با عملکرد کلی تداخل ایجاد کند اما شدت آن ها در حدی نیست که یک تشخیص روان پزشکی را ایجاب کند. این حالات اختلال روانی نیستند اما ممکن است اختلال روانی موجود را تشدید کنند. طیف وسیعی از مشکلات زندگی و عوامل استرس زا در این بخش قرار می گیرند.

از جمله موارد زیر: 1- مشکلات ارتباطی شامل مشکلات مرتبط با پرورش در خانواده نظیر مشکلات با خواهر و برادرها یا بزرگ شدن دور از والدین و مشکلات مرتبط با گروه حمایتی اصلی نظیر مشکلات مربوط به همسر یا شریک زندگی، جدایی یا طلاق، هیجان ابراز شده ی خانوادگی یا داغ دیدگی بدون عارضه و 2- سوء رفتار جنسی، غفلت که شامل خشونت روانی، جنسی، جسمی شریک زندگی با همسر و غفلت او با سوء رفتار بزرگسال به وسیله ی فردی غیر از همسر یا شریک زندگی، عملکرد هوشی مرزی در DSM-5 لحاظ شده است.

حالاتی برای مطالعه ی بیشتر

علاوه بر طبقات تشخیصی که در بالا فهرست شده است طبقات بیماری های دیگر در DSM-5 وجود دارد که پیش از آن که بخشی از نظام طبقه بندی رسمی شوند مستلزم مطالعات بیشتر هستند. برخی از این اختلالات محل مناقشه اند. این ها شامل 8 اختلال اند: 1- سندرم روان پریشی تخفیف یافته که عبارت است از علائم و نشانه های زیر آستانه ای روان پریشی که در نوجوانی بروز می کند. 2- دوره های افسردگی همراه با هیپومانیای کوتاه مدت شامل دوره های کوتاه (2 تا 3 روزه) هیپومانیا هستند که با افسردگی اساسی بروز می کند. 3- اختلال د اغ دیدگی پیچیده ی پایدار نوعی داغ دیدگی است بیشتر از یک سال پس از فقدان ادامه می یابد.4-اختلال مصرف کافئین عبارت است از وابستگی به کافئین همراه با سندروم محرومیت 5-اختلال بازی اینترنتی عبارت است از استفاده ی مفرط از اینترنت که موجب به هم خوردن زندگی بهنجار می شود 6-اختلال عصبی رفتاری همراه با مواجهه ی بیش از تولد با الکل شامل تمام اختلالات رشدی است که در رحم بر اثر مصرف الکل به وسیله ی مادر ایجاد می شوند (مانند سندروم الکل جنینی) 7-اختلال رفتاری عبارت است از اقدامات مرکز خودکشی که صرف نظر از طبقه تشخیصی بیماری روانی بروز می کنند و 8-خود زنی غیر انتحاری نوعی برش پوست و اسیب به خود است بدون قصد خودکشی.

ملاک های حوزه ی پژوهشی (RDC)

بر خلاف DSM-0 که اختلالات روانی را به صورت خوشه هایی از علائم و نشانه ها توصیف می کند.شیوه ی دیگر طبقه بندی اختلالات روانی وجود دارد که مبتنی بر مقیاس های عصبی زیستی است این سیستم که به وسیله موسسه ملی سلامت روان طراحی شده است مستلزم ادغام یافته های حاصل از مطالعات ژنتیک,تصویر برداری تشریحی شیمیایی,عصبی فیزیولوژیک و بالینی است به گونه ای که ریسمان شمترکی در درک بیماری روانی وجود داشته باشد. این سیستم مبتنی بر بررسی حوزه یا پژوهشی است که به ساختار و عملکرد مغز می پردازند از جمله نقشه برداری مدارهای عصبی که سبب فراخوانی الگوهای رفتاری بهنجار و نابهنجار می شوند.

پنج حوزه برای مطالعه شناسایی شده اند: 1- سیستم های ظرفیت منفی که شامل ترس و اضطراب و فقدان است. 2- سیستم های ظرفیت مثبت که شامل پاداش یادگیری و ارزش گذاری پاداش است. 3- سیستم های شناختی که توجه ادراک، حافظه کاری و کنترل شناختی را در بر می گیرند. 4- سیستم های پردازش اجتماعی که تشکیل دلبستگی ارتباط اجتماعی و ادراک خود و دیگران را پوشش می دهند. 5- سیستم های انگیختگی/ تعدیلی که شامل انگیختگی، ریتم شبانه روزی، خواب و بیداری است. توسط مطالعه ی حوزه ها پیش آیندهای مشترک اختلالات روانی را می توان یافت. برای مثال مطالعه ی افراد، مبتلا به تشخیص های DSM اختلالات روان پریشی ممکن است. چندریختی ژنتیکی و تغییرات اختصاصی در برخی مناطق مغزی را آشکار کند که با حوزه ی سیستم شناختی مرتبط هستند. به همین ترتیب بیماران دچار انواعی از اختلالات اضطرابی ممکن است در ویژگی های زیستی مرتبط با بعد تنظیمی انگیختگی اشتراک داشته باشند که باز نمود یک فرآیند بیماری است نه چندین بیماری. سیستم طبقه بندی RDC در طفولیت خود قرار دارد و بیشتر به کار پژوهش گرانی می یابد که به نقشه برذاری مغز رفتار و نیز کشفیات ژنومیک در مطالعات انسان و حیوانات غیر انسان می پردازد.

هدف نهایی تدوین نظام طبقه بندی جدیدی مبتنی بر یافته های علمی برای جایگزینی طبقه بندی توصیفی DSM موجود است و به این ترتیب نزدیک کردن تشخیص های روان پریشی به سایر شاخه های طب اما تا به حال DSM همچنان بهترین ابزار برای هدایت روان پزشکان و سایر متخصصین بهداشت روانی در تشخیص گذاری و درمان بیماران مبتلا به اختلالات روانی است.

درمان قطعی لکنت زبان

درمان تضمینی لکنت زبان با ارائه ضمانت نامه کتبی توسط کلینیک گفتار درمانی اسکیلا

پیام بگذارید